خاورمیانه و اسلام رسانه‌ای تحلیلی انتقادی در چارچوب مطالعات پسااستعماری

author

Abstract:

ما اینک در جهانی توامان انباشته از رسانه‌ها، نظام نشانه‌ها و بحران‌های کلان زندگی می کنیم. بسیاری از عرصه‌های زیست جهان ما مخلوق نظام نشانه‌ها بوده و به این اعتبار می‌تواند زمینه ساز بحران و تداوم بحران‌ها شود. به نظر می رسد اگر در رابطه میان جهان اسلام به ویژه منطقه پرآشوب خاورمیانه و غرب پس از یازده سپتامبر، این نسبت را برقرار کنیم اهمیت این موضوع دو چندان می شود. در سال‌های اخیر مطالعات مابعد استعماری، افق‌های جدیدی در زمینه قدرت و بازتولید انواع بحران‌ها در نسبت با شیوه عمل رسانه‌ها پیش روی محققان گشوده است. از زمان انتشار کتاب شرق شناسی ادوارد سعید و باب شدن مطالعات پسااستعماری، اهمیت رسانه‌ها برای پژوهشگران عرصه سیاست، تفکر سیاسی و جغرافیای سیاسی اهمیتی دیگر پیدا کرده است. در مقاله حاضر و با استفاده از نظریه پسااستعماری این پرسش مطرح می شود که در جهان انباشته از رسانه‌ها چه کسانی و در چه شرایطی به جای جهان اسلام به تولید گفتمان حقیقت مشغول اند؟ فرضیه مقاله آن است که بخش مهمی از آمریت غرب در ساحت فرهنگی، از طریق نظام رسانه ای شکل گرفته است. اهمیت این پژوهش نشان دادن تداوم ایده شرق شناسی از جهان اسلام اما این بار از طریق نظام رسانه‌هاست. این به آن معناست که رسانه‌ها ماهیت و معنای ژئوپولیتیک جهان را تغییر اساسی داده اند و رسانه‌ها ماهیت و معنای ژئوپولیتیک جهان را تغییر اساسی داده اند. یافته‌های مقاله نشان می دهد در سال‌های پس از یازده سپتامبر، کارکرد «مجازی سازی و حقیقت سازی رسانه ای» چگونه جای واقعیت تمدنی چون اسلام را گرفته و گفتمان‌های وارونه رسانه ای علیه اسلام را تبلیغ می کنند. از جمله نتایج مقاله حاضر توجه دادن خوانندگان به این مسئله است که چگونه و تحت چه شرایطی، در سال‌های اخیر حتی پژوهش‌ها و پژوهشگران جوامع اسلامی خود در دام اطلاعات رسانه ای یا اسلام رسانه ای افتاده اند. مقاله حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده کرده و با بهره گیری از چارچوب نظری پسااستعماری به نگارش درآمده است. © 2018 Geographical Researches

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نگرشی انتقادی بر مطالعات پسااستعماری و رویکردهای آن

مطالعات پسا‌استعماری از حوزه‌های مطالعاتی جدید دربارة مسائل کشورهای غیرغربی و فرهنگ آنهاست و در چارچوب مطالعات فرهنگی جای می‌گیرد. این نگرش انتقادی در تعریفی اجمالی به مجموعه‌ای از رهیافت‌های نظری اشاره دارد که با تاکید بر پیامدهای استعمارگرایی به تحلیل گفتمان استعماری می‌پردازد. این مطالعات بر استعمار به مثابه امری غیرفیزیکی و فرهنگی که کماکان ادامه دارد، تأکید می‌ورزد. حوزه و دامنة مطالعات پس...

full text

نگرشی انتقادی بر مطالعات پسااستعماری و رویکردهای آن

مطالعات پسا استعماری از حوزه های مطالعاتی جدید دربارة مسائل کشورهای غیرغربی و فرهنگ آنهاست و در چارچوب مطالعات فرهنگی جای می گیرد. این نگرش انتقادی در تعریفی اجمالی به مجموعه ای از رهیافت های نظری اشاره دارد که با تاکید بر پیامدهای استعمارگرایی به تحلیل گفتمان استعماری می پردازد. این مطالعات بر استعمار به مثابه امری غیرفیزیکی و فرهنگی که کماکان ادامه دارد، تأکید می ورزد. حوزه و دامنة مطالعات پس...

full text

چارچوب تحلیلی در مطالعات نابرابری‌های جنسیتی در جهان

وجود نابرابری‌‌های جنسیتی در جهان امری است که دست‌یابی کشور‌ها به توسعه را با مشکل روبرو می‌کند و کشور‌های درحال‌توسعه بیش از کشور‌های پیشرفته از این مسئله رنج می‌برند. این نابرابری تحت تأثیر عوامل متعدد شکل می‌گیرد: عوامل اقتصادی از جمله وجود یا فقدان فرصت‌‌های برابر در دست‌رسی به بازار کار، مالکیت، کسب درآمد و کنترل بر آن، برابری درآمد، دست‌رسی به اعتبارات و غیره. عوامل اجتماعی می‌تواند به‌عن...

full text

بررسی انتقادی کتاب نظریۀ پسااستعماری و کُردشناسی

این مقاله کتاب نظریۀ پسااستعماری و کُردشناسی، تألیف جلیل کریمی، را بررسی و نقد می‫کند. در مقدمۀ بحث، ابتدا مطالعات پسااستعماری تعریف و رویکردهای مهم آن معرفی شده‫اند. سپس، کتاب از دو بُعد صوری و محتوایی ارزیابی شده است. نتایج نقد این کتاب نشان می‫دهد که ازنظر صوری کتاب چند ایراد دارد: فاقد مقدمه و نتیجه‫گیری کلی در هر فصل است؛ هم پیش‌گفتار و هم مقدمه دارد و معادل انگلیسی نام کتاب در پشت ...

full text

تأملی انتقادی در «منطق تعریف مناطق» و «رویکردهای مرسوم در مطالعات منطقه‌ای» (مطالعه موردی:«خاورمیانه»)

Naming the regions and demarcating the boundaries of a land are not merely a neutral label to be pinned to a geographical region so much as a logic emanated from the research approaches to that region. That is, names of different regions should be regarded as “concepts” rather than “names.” Reciprocally, prevalent approaches in regional studies influence upon geographical demarcation and expans...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 33  issue 1

pages  65- 76

publication date 2018-06

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Keywords

No Keywords

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023